با بیرون زدنِ کُپیکاریِ سریال رمضانی «هفتسنگ» از روی
دستِ «مدرن فَمیلی»، کسانی دادِ مجازی سر دادهاند که ای وای این از آن کُپی شد.
انگار کُپیکاری از بیخ و در جهان چیزِ تازهای است یا کُپیکاریِ صدا و سیمایِ
ملّی از روی دستِ فرهنگِ جهانخوارِ بزرگ پدیدهای است نوظهور. انگار نه انگار که
پیش از این برکینگبد و فرندز و لاست و غیره و ذالک را هم دوستان جویدهاند و
تاپالهاش را از سیمایِ وزینمان تقدیم بینندگانِ عزیز کردهاند.
زمانی که بشر شروع به نوشتن کرد –از پیشترش خبرِ چندانی
نداریم- با دست و دلبازی از روی دستِ انسانها و تمدنها و فرهنگهای دیگر
رونویسی کرد و کتاب رویِ کتاب، لوحه روی لوحه و کتیبه روی کتیبه انبار کرد.
چیزهایی چنان تکرار و رونویسی شد و نشانههایِ وجود آن اینجا و آنجا، دهان به
دهان و کتاب به کتاب، چرخید که شد واقعیت و کسانی برای پیدا کردن آب حیات و درخت
زندگی لشکر کشیدند و خون ریختند. کپیکارهای رندِ اورجینال اما هالهای از تقدس
پیرامونِ کُپیکاریهای خود میکشیدند و در ماشینِ کپیکاری، اسطوره را به دین و
مذهب تبدیل میکردند.
در دنیایِ امروز هم کپیکاری مثلِ هر چیزِ دیگری، سرعتی
سرسامآور پیدا کرده و همچنان بعضی وقتها نمیشود اصل را از کپی تشخیص داد و تازه
بسیاری از کپیها از اصلشان بهترند. سری بزنید به این سایت و ویدئوهایش را ببینید:
everythingisaremix.info. خود فرندز هم کپیکاری بود از روی سیتکامهای پیشین. بعد از
فرندز هم عدهای همان فرمان را گرفتند و رفتند. فقط در دنیای امروز رندانِ دیگری
ظهور کردهاند که هالهای به اسمِ کپیرایت دور و ور آثارِ ملّت کشیدهاند که اگر
میبرید، اگر کپی میکنید، دستکم آزاده باشید و بگویید.
در کپیکاری در سیمای وطنی دو مشکل عمده میبینم: اول اینکه
کپی از اصل بسیار بسیار بدتر و خامدستانهتر است. دومی این است که اصلِ جنس لایهای
دارد که کپیکار وطنی معمولا متوجهِ آن نیست. فرندز نقشهای دقیق از مفهوم رفاقت و
عشق و رابطهی آمریکایی است. فرندز به جز کمدی بودنش، سریالیست آموزشی برایِ
فهمیدنِ اخلاقِ رابطه با جنس موافق و مخالف، از زاویهی دیدِ انسانِ سفیدپوستِ
متوسطِ نیویورکنشین. کدام کمدی تلویزیونیِ ما نظامی اخلاقی را آموزش میدهد؟ کمدی
و طنزِ ما اساساً پشتِ سنگرِ احمقانهی «هر چیزی نقدپذیر است» و «داریم نقد میکنیم
خب» پنهان شده و حواسش نیست طنز هم بد نیست نظامی اخلاقی داشته باشد. این یکی تهوعآور
است.
دیگر اینکه محصولاتی این چنین کُپی شده، نمونهی دیگری است
از پدریای که دولتمان در حق ملتمان میکند. پدر میگوید آن جنسِ اصل بد است و برایِ
جهاز هاضمه بیماریزا. ای فرزند! بشقابت را به زور از روی سقفت برمیدارم و خودم
چیزی زیر سقفت میفرستم پاک، مغذی و مقوی. تبدیل شدن زوجِ همجنسگرای مدرن فمیلی به
زوج معمولیِ هفتسنگ، تنها پردهی کوتاهی از این نمایش پدر و فرزندیِ جاری بینِ
دولت و ملّت است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر